مویه هایی غریبانه با شخید محسن خججی4

آیینه ی خورشید نما

آیینه ی خورشید نما
احد ده بزرگی شاعر نام آشنای ادبیات عاشورایی و دبیر ستاد برگزاری شب های شعر عاشورا که سابقه ای طولانی در سرایش شعر ارزشی و انقلابی دارد اخیرا رباعی هایی در وصف شهید محسن حججی سروده است.
شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۸
کد خبر :  ۱۹۲۷۹

آنچه در ادامه می خوانید این مجموعه رباعی است.

 

برای شهید محسن که چشم بازش ونگاه نافذش تابعدازشهادتش روزگارم راسیاه کرده وخواب ازچشمم گرفته

 

من مقتل سردار وفا را دیدم

آیینه ی خورشید نما را دیدم

درچشم خدابین توهنگام عروج

تصویر شهید کربلا را دیدم

#

تنهانه که خار بوسه برپایت زد

باشوق، بهار بوسه بر پایت زد

وقتی که اسیرخصم گشتی دیدم

ایمان و وقار بوسه برپایت زد

#

وقتی که سرت جدا زپیکر می شد

خون چیره به برق برق خنجر می شد

درخاطر  خادمان( جون ) اندیشه

بی شائبه کربلا مکرر می شد

#

باصبح وسپیده همرکابی کردی

در دشت دمشق کامیابی کردی

دامان سیاه آسمان را درخون

با برق نگاه آفتابی کردی

#

وقتی که گل گلوی تو تیغ برید

ازخون گلویت گل خور شید دمید

بردامن خصم تو، رقم زد خونت

«من مات من العشق،فقد مات شهید»

#

صبح آینه دار صدق و ایمانت بود

خورشید گل شکفته درجانت بود

آنگاه که بوسید گلویت خنجر

دلباز تراز بهشت چشمانت بود

 

#احد_ده_بزرگی

ارسال نظر