رضا ناظمیان، متولد سال 1341 است. او کارشناسى زبان و ادبیات عربى را از دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناسى ارشد این رشته را از دانشگاه تهران و دکتراى خود را از دانشگاه علامه طباطبایی اخذ نموده و از سال 1370، عضو هیئت علمى دانشگاه علامه طباطبایی است. از آثار او میتوان به «روشهایی برای ترجمۀ عربی به فارسی»، «فن ترجمه»، «متون نظم و نثر معاصر»، «الترجمة و مناهجها التطبیقیة» و «جریانات تاریخ سیاسی عراق» اشاره کرد؛ در ادامه با او دربارۀ ترجمه و اصول آن به گفتگو نشستهایم.
خودتان را معرفی بفرمائید.
رضا ناظمیان هستم. استاد گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه علامه و از سال 70 عضو هیئت علمی این گروه در دانشگاه علامه طباطبایی هستم.
تعریف ترجمه از نظر شما چیست؟
ترجمه یعنی برگرداندنِ نوشته یا گفتهای از زبانی به زبان دیگر که بر دو پایۀ درک و بیان استوار است. درک برای استخراج مفهوم و پروراندن آن در ذهن و بیان برای پیدا کردن قالب دستوری مناسب برای ارائۀ این مفهوم یا پیام. گفتنی است هر چه تسلط مترجم بر زبان مقصد بیشتر باشد ترجمه شکل طبیعیتر و روانتری به خود خواهد گرفت و به تألیف شباهت پیدا خواهد کرد که این از امتیازات یک ترجمۀ خوب است.
برای اولین بار چه کسی در تاریخ دست به کار ترجمه زد؟
نمیشود به طور دقیق مشخص کرد ولی در جهان عرب، جاحظ اولین کسی بود که در قرن دوم در دورۀ عباسی اصول ترجمه را نگاشت؛ از طرفی چون در سپاه اسلام ایرانیان زیادی حضور داشتند برای ارتباط لشکر با یکدیگر خودبهخود نوعی ترجمه به وجود میآمد.
به نظر شما ویژگی یک مترجم خوب و قابل قبول چیست؟
از ویژگیهای یک مترجم خوب میتوان به : آشنایی کامل او با زبان مقصد و تسلط کامل به زبان خود را نام برد. از دیگر ویژگیهای مترجم، آشنا بودن او با موضوع ترجمه و داشتن ابتکار برای پیدا کردن قالب بیانی استوار در زبان مقصد و داشتن حساسیت لازم برای ویرایشِ یکدستِ متن اشاره کرد.
ترجمه کردن چه اندازه سطح یادگیری زبان دوم را بالا میبرد؟
خیلی زیاد؛ زیرا باعث میشود قالبهای زبانی را بشناسیم و معادلاتش را در زبان خود بیابیم و با انواع متون آشنا شویم.
راهکارهای تبدیل شدن به یک مترجم طراز اول از نظر شما چیست؟
اولاً، باید به اندازۀ کافی و لازم با متون مختلف آشنا بود و تعابیر و ضرب المثلها و ساختارهای زبانی را شناخت و دیگر اینکه باید به زبان تسلط یافت و این میسر نمیشود مگر با خوانش رمانها و روزنامهها و گوش دادن به رادیو و تماشای فیلم و سریال. راهکار سوم این است که مترجم باید با ترجمههای مداوم و پیوسته کسب مهارت کند و نهایتاً جسارت و اعتمادبهنفس داشته باشد و مهارتهای خود را در این زمینه با مراجعه به دارالترجمهها و مراکز مرتبط با این صنعت نشان دهد.
امانتداری در ترجمه را چگونه تعریف میکنید؟
ما در کلاسهای ترجمه معمولاً ترجمه را طبق تعریف پیتر نیومارک به دو بخش «معنایی» و «ارتباطی» تقسیم میکنیم. برای ترجمۀ متونی مثل متون حقوقی که کلمات در آنها اهمیت بسزایی دارند و حتماً باید ترجمه شوند، از «ترجمۀ معنایی» استفاده میکنیم. به عبارت دیگر در «ترجمۀ معنایی» کلمه اهمیت ذاتی دارد و حتماً باید ترجمه شود، اما برای ترجمۀ متون دیگر که بیشتر اطلاعاتی هستند، از «ترجمۀ ارتباطی» استفاده میکنیم. در «ترجمۀ ارتباطی» کلمه اهمیت ذاتی ندارد و ما آن را در قالب جمله میبینیم و هدف ما این است که مفهوم کل جمله را به خواننده به طبیعیترین شکل انتقال دهیم. حال ممکن است در این میان به برخی از کلمات اصلاً توجه نشود . البته یک متن را نمیتوان فقط به یک شیوۀ ارتباطی یا معنایی ترجمه کرد، بلکه در بعضی از جملهها اقتضا میکند شیوۀ ارتباطی را پیش بگیریم و در برخی جملهها که حالت توصیفی دارند، از شیوۀ معنایی استفاده کنیم. مسألۀ مهمی که در این زمینه پیش میآید، بحث آرایههای بلاغی است و اینکه اگر شاعر یا نویسندهای موضوعی را به چیزی تشبیه کرده باشد، آیا باید عین تشبیه را انتقال بدهیم یا اینکه مفهوم مورد نظر شاعر یا نویسنده را ذکر کنیم؟ در چنین شرایطی ملاک ما در ترجمۀ ارتباطی این است که اگر آن تشبیه یا استعاره در زبان مقصد شناخته شده باشد آن را منعکس میکنیم اما اگر نامأنوس باشد مفهوم آن را انعکاس میدهیم؛ اما در ترجمۀ معنایی حتما باید آرایههای بلاغی را همانطور که هستند انتقال داد. به نظر من بحث امانت در ترجمه، موضوعی سیال است و ممکن است بعضی اوقات با ترجمۀ کلمه منتقل شود و بعضی وقتها با انتقال مفهوم جمله انتقال یابد.