به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی استان فارس وی در جمع پیشکسوتان اساتید و هنرجویان هنرهای تجسمی و آیین افتتاح نمایشگاه خط و نقش شامل آثار هنرمندان شیراز مطالبی را پیرامون جایگاه تاریخی هنر شیراز و شادی آفرینی در هنر بیان کرد. متن کامل این سخنان بدین شرح است:
شیراز از زمان باستان مهد فرهنگ و تمدن و هنر بوده است. آثاری که از دوره های باستان به جا مانده شاهد ایران دوستی و عشق ایرانیان به فرهنگ هنر و بالاتر از همه چیزکیش یکتاپرستی و آیین اهورایی بوده و این یکی از افتخارات ماست.
من هرجا که رفته ام و این آثار را دیده ام دریافته ام ایرانیان انسان هایی فرهیخته بوده اند و سعی کرده اند در آثارشان انوار خدایی و نشانه هایی از خداوند یکتا که بالاترین هنرمند است و ما هرچه داریم از اوست وجود داشته باشد.
من یک نگارگر هستم و یکی از موهبت های الهی برای من قلمی بوده که خدا در ضمیر ناخودآگاه من قرار داده و سعی کردم با استفاده از فکر و اندیشه و دیدن آثاری که هرکدام برای من یک تابلو بوده اند اثر خلق کنم.
هنگامی که در فضای طبیعی گلی را نگاه کرده و رنگ ها و نقش و نگارهایش را می بینم واقعا به بزرگی خدا پی می برم که ما چقدر ناتوانیم که با دیدن یک گل می خواهیم اظهار وجود کنیم که هنرمندیم در حالی که هنرمند واقعی خداست و در حقیقت همه هنرمندان جلوه ای از نورالهی اند و ما سعی می کنیم کاری ارائه کنیم که بیننده با دیدنش احساس شادی کند
من به عنوان یک نگارگر دیدگاهم یک دیدگاه زیباپسندانه است و انسانها را به آرامش و زیبایی دعوت می کنم. خیلی ها از من می پرسند تابلوهایی که می سازی آن چیزی ست که فکر می کنی یا آنچه در پیرامون و اطرافت می بینی؟ پاسخ من این است که در واقعیت در اطراف ما خیلی چیزها دیده می شود زشتی و زیبایی، ظلم و ستم و شادی و... وجود دارد، اما هنرمند واقعی کسی است که آثاری بیافریند که وقتی بیننده در مقابل آن قرار گرفت احساس شادی کند.
من همواره سعی کرده ام پیام آور شادی باشم. پیام آور آن هنری باشم که بیننده را حتی برای یک لحظه از حالت نگرانی های وجودش بیرون بیاورد. البته سخن گفتن من از هنر خودم شاید اغراق تلقی شود و شما باید با دیدن آثارم دریابید که من یا هنرمند دیگری چه کار کرده ایم.
هدف من این است تا زمانی که دستم به قلم می رود و توانایی دارم زیبایی ها را به نحو شایسته ای به تصویر بکشم. من عاشق ایرانم و ایران را دوست دارم زیرا ایران مظهر تمدن است و در هر نقطه ای از دنیا که بگویید اهل ایران هستم به گونه ای متفاوت به شما می نگرند.
در نمایشگاهی در فرانسه اثری از تخت جمشید را نصب کرده بودم پروفسور آمریکایی از بینندگان از من درباره آن سوال کرد و گفتم از جشن های ایران باستان است مربوط به زمانی که ایران در اوج قدرت بود و 28 ملت در مقابل آن ادای احترام می کردند. این فرد به قدری تحت تاثیر گرفت که خبردار ایستاد و احترام گذاشت و دست مرا به گرمی فشرد.
آنجا به خودم بالیدم که در چنین سرزمینی زندگی می کنم و در شهری که پایتخت فرهنگ و تمدن ایران زمین است. پارسه یا پرسپولیس یا شیراز که امروزه نگین شهرهای ایران است. البته هر نقطه از کشورمان ارزش های خویش را دارد اما شیراز به قولی تافته جدابافته است. آن هم با بزرگانی چون حافظ و سعدی و مشاهیری که از این خطه برخاسته اند.
بسیار خوشحالم که در این جمع هنری وفرهنگی فرصتی به من اختصاص یافت تا سخن بگویم و خوشحالم که حوزه هنری فارس به همت جناب کرم اللهی در حال شکل گرفتن است و خود را به نحوی نشان می دهد که این نگارخانه به عنوان یک قطب هنری شناخته شود و وظیفه ما هنرمندان در همه رشته ها این است که برای همیاری با این رویداد هنری پیشگام باشیم.
امیدواریم خداوند متعال به همه ما کمک کند در راه پیشرفت فرهنگ اصیل ایرانی موفق باشیم. از همه هنرمندانی که هر یک گنجینه ای در فرهنگ و هنر این شهر هستند نیز تشکر می کنم.