بازنشر گفت و گویی از مرحوم نصرالله مردانی در تقارن عاشورای حسینی، هفته دفاع مقدس و روز شعر و ادب فارسی

طلوع شعر شهادت از افق خون نامه ی خاک

طلوع شعر شهادت از افق خون نامه ی خاک
در ایام عزای سرور و سالار شهیدان و تقارن آن با روز شعر و ادب فارسی و هفته گرامی داشت دفاع مقدس به بازخوانی اندیشه های یکی از هنرمندان پیشکسوت و پیشرو ادبیات شهادت می پردازیم.
جمعه ۳۰ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۱
کد خبر :  ۲۹۲۱۴

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی استان فارس مرحوم نصرالله مردانی را به درستی پرچمدار شعر انقلاب اسلامی در دهه 60 هجری شمسی خوانده اند چنانکه اثر ارجمند او  "خون نامه ی خاک"  از معدود کتاب هایی است که در چهار دهه اخیر برنده عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در بخش شعر شده است.

در جلد نخست مجموعه مقالات کنگره بررسی تأثیر امام خمینی و انقلاب اسلامی بر ادبیات معاصر (ادبیات انقلاب، انقلاب ادبیات) گفت و گویی با وی درج شده که پرتال امام خمینی ره آن را منتشر کرده است.

با عنایت به موضوع این گفت و گو که به شعر شهادت اختصاص داشته و به شعر شهیدان هشت فصل عاشقی فارس نیز می رسد بر آن شدیم در ایام عزای سرور و سالار شهیدان و تقارن آن با هفته گرامی داشت دفاع مقدس به بازنشر این گپ و گفت بپردازیم.

امید که روح آن مرحوم و همه شهیدان و شاهدان و شاعران حضرات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و شاعران شهادت برخوردار از روزی طیبه و همنشینی با امام عاشقان عاشورایی باشد. ان شاءالله.

***

مصاحبه با نصرالله مردانی

 

□ با تشکر از اینکه وقت خود را در اختیار ما گذاشته اید چنانچه ممکن است تاریخچه ای از شعر شهادت بیان فرمایید.

 

بسم الله الرحمن الرحیم. شهادت از صدر اسلام در شعر شاعران عرب بازتاب داشته و آثار ماندگاری در رثای شهیدان دوره های اسلامی سروده شده است.

 

در شعر شاعران فارسی زبان نیز سابقۀ این نوع شعر به دوره های آغازین می رسد. کسایی مروزی شاعر شیعی اشعاری در شهادت حضرت علی(ع) دارد. سنایی غزنوی در کتاب حدیقه الحقیقه شعری با محوریت کربلا دارد. و همینطور مولانان که شعر «کجایید ای شهیدان خدایی» او معروف است. در شعر عطار و دیگر شاعران دوره های پیشین نیز جلوه هایی از شعر شهادت به چشم می خورد.

 

شعر عاشورا که در واقع اوج شعر شهادت است، مخصوصاً در دیوان حافظ شکل دیگری دارد و شاعر با زبان رمز و ایهام، جریان شهادت در کربلا را به تصویر کشیده است.

 

مثلاً می گوید:

 

رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس        

گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت

 

که در واقع ترسیم فضای دوران مبارزه و شهادت حضرت امام حسین(ع) است که مردم آن زمان چشم و گوش خود را بر واقعه ی کربلا بستند و گروهی نیز با علم به اینکه حضرت اباعبدالله(ع) فرزند پیامبر است بر او تاختند.

 

و یا در بیت زیر که هر آدم با انصاف و مطلع از کربلا را به یاد جمله ی معروف «یا سوف خذینی» امام حسین(ع) می اندازد:

 

زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت     

آنکه شد کشته او نیک سرانجام افتاد

 

جایی دیگر حافظ در فضایی کاملاً عرفانی تصویری از آخرین شب کربلا و آخرین لحظه های وداع و اتمام حجت امام(ع) با اهل بیت و یارانش را ارائه می دهد:

 

به کوی میکرده یا رب سحر چه مشغله بود

که جوش شاهد و ساقی و شمع و مشعله بود

حدیث عشق که از حرف و صورت مستغناست

به نالۀ دف و نی در خروش و ولوله بود

مباحثی که در آن حلقه ی جنون می رفت

ورای مدرسه و قیل و قال مسأله بود

 

حافظ شعری دارد که خیلی هم مشهور است و آدم اگر دقیق شود و ولایی به آن نگاه کند متوجه می شود که شعر در واقع زبان حال حضرت امام علی(ع) است:

 

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند         

واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

 

بیخود از شعشعه ی پرتو ذاتم کردند          

باده از جام تجلی صفاتم دادند

 

تا آنجا که می گوید:

 

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی

آن شب قدر که این تازه براتم دادند

 

اگر در شعر شاعران بزرگ دقت کنیم، می بینیم شعرها وقتی ناب می شوند که از صبغه و دورنمایه ی عاشورایی و شهادت گرایی برخوردار هستند. اشعاری که در طول دوره های مختلف شعر فارسی در رثای شهدای کربلا و ائمه ی معصومین(ع) سروده شده، مبین جایگاه والای مفهوم شهادت در ذهن و زبان شاعران است.

 

البته در دوره ی صفویه به دلیل فضای سیاسی، مذهبی و اجتماعی آن زمان، شعر شهادت و  شعر عاشورا ظهور و بروز خاصی دارد. در این دوره است که شاعرانی مثل محتشم کاشانی و کمی بعدتر عمان شامانی و ... ظهور می کنند که جایگاه خاصی در مرثیه سرایی دارند.

 

□ شعر شهادت در دوره ی معاصر چه جایگاهی دارد و تأثیر امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی بر این نوع شعر چگونه بوده است؟

 

شعر شهادت در دوره ی معاصر در سه بخش متمایز قابل بررسی است. نخست شعری که ادامه ی زبانی مرثیه های دوره ی صفوی است و طبیعتاً زبان هم همان زبان سبک بازگشت است.

 

دوم دورۀ کوتاهی که شاعران مشورطه رقم زدند و شعر شهادت در آثار شاعرانی مثل فرخی یزدی، میرزادۀ عشقی، عارف قزوینی، نسیم شمال و دیگر شاعران دروه ی یاد شده دیده می شود.

 

اما دوره ی سوم که در واقع پیدایش شکل و تلقی تازه در شعر شهادت و حتی شعر عاشورایی است با شروع قیام امام خمینی(س) از 15 خرداد 42 ظهور می کند، ادامه می یابد و با شدت گرفتن مبارزات مردمی و مخصوصاً دفاع مقدس چشم انداز تازه ای می یابد. شعر شهادت این دوره از دو جنبه‎ ی موضوع و بسامد قابل بررسی است و می طلبد که منتقدین ادبی و پژوهشگران در این خصوص آستین همت بالا بزنند و برجستگی ادبی دوره ی انقلاب را به ثبت برسانند.

 

□ فرمودید که شهادت از دو جنبه ی موضوع و بسامد در شعر شاعران انقلاب قابل بررسی است در این خصوص بیشتر توضیح بدهید.

 

ببینید، با پیروزی انقلاب اسلامی شعر شهادت جلوه و جایگاهی خاص پیدا می کند، جلوه ای که در طول تاریخ شعر فارسی بی نظیر است. چرا که در این دوره، شهادت همراه با حماسه، عشق و جانبازی موضوع شعر شاعران قرار می گیرد و با توجه به حس نزدیکی که شاعران انقلاب از موضوع پیدا می کنند، شعر، شمشیر برنده ای برای پیشبرد انقلاب اسلامی  می شود. در دوران دفاع مقدس نیز نقش مؤثری در ایجاد شور، حماسه و روحیه ی دشمن ستیزی در رزمندگان اسلام ایفا می کند.

 

از جنبه ی بسامدی نیز شعر شهادت همراه با کلماتی که هم خانواده و همراه آن هستند مثل شهید، ایثار، جهاد، شهادت طلبی و حتی واژه هایی مثل شقایق، لاله، چکاوک، کبوتر، آینه، آفتاب، گل، ستاره ی سرخ و ... که سمبل و نماد شهید و شهادت هستند در شعر شاعران به شکل گسترده به چشم می خورد و شاعران با واژه های یاد شده و موضوع شهادت به آفرینش ادبی زیباترین چشم اندازهای جهاد و شهادت نایل می آیند. شاعران انقلاب در خلق زبان تازۀ شعر نیز ترکیب ها، تعبیرها و تصویرهای شاعرانه ی خود را متکی به این واژه ی مقدس – شهادت – می سازند.

 

□ در بررسی مردم شناسانه ی شعر گاه به مواردی می رسیم که شاعر و شهید یکی شده اند در این زمینه چنانچه مقدور است توضیح بفرمایید.

 

در باب شاعران و شهادت، در دو زمینه می توانیم جستجو داشته باشیم، یکی شاعران شهید و دیگری شهیدان شاعر.

 

منظور از شاعران شهید آنانی هستند که از ابتدا شاعر بوده و در جامعه ی خود به عنوان شاعر شناخته شده بودند و بعد ها به فیض شهادت نایل می آیند مثل عطار، نسیمی و ...

 

اما شهیدان شاعر، آنانی بودند که شاعر بودن آنها پس از شهادت آشکار می شود. در واقع این عزیزان با سرودن شعر زیبای شهادت، شعرهای قبلی شان نیز معرفی می شود و مصداق «شهادت عاشقانه را دیدنی کرد» واقع می شوند.

 

□ بازتاب شهادت و انقلاب اسلامی در شعر شهیدان شاعر چگونه بوده است؟

 

■ شهادت، آرمان شهیدان است و به تجربه دریافت شده است که این عزیزان تا رسیدن به فیض عظمای شهادت، همواره ذهن و زبانشان مزّین به این مفهوم و اندیشۀ مقدس بوده است. لذا در بررسی شعر شهیدان شاعر به نخستین نکته ای که می رسیم محوریت شهادت، امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی است که در فضایی عاشقانه و در نهایت خلوص و بی پیرایگی به تصویر کشیده شده است. شاید برای دریافتن این معنا آوردن چند نمونه مفید فایده باشد:

 

شهادت

 

هان تو ای عصیانگر زخمی سلامت سرخ باد

شعله های آشنایی در کلامت سرخ باد

می زند دریای دل با نام خونبار تو جوش

در رگ هستی ضمیر پر دوامت سرخ باد

لحظه های سرخ معراجت که می افروخت دل

در نگاه روزگاران تا قیامت سرخ باد

کربلای داد! در طوفان بیداد زمان

خطبه ی غرای جاوید امامت سرخ باد

ای شهید عشق در غوقای عاشورای خون

شهد شیرین لقای حق به کامت سرخ باد

شهید قنبر زارع

 

نوجوانی خنده بر لب سوی حق معراج کرد

موج شد در پهنه ی دریا خروشیدن گرفت

شهید غلامرضا فیروزی

 

رخسار شفق سرخ ز خون دل ماشد         

زین روست که ما آینه ی خون شهیدیم

شهید علیرضا فتاحی

 

کوله باری پر ز مهر انبیا دارد شهید

سینه ای چون صبح صادق با صفا دارد شهید

شهید حسین ارسلان «رخشا»

 

گل گشته خجل ز عطر خوشبوی شهید              

هر جا که نظر کنی بود روی شهید

شهید بندی سیرجانی

 

حضرت امام(س)

این کیست که سیمای حسینی دارد

در کف علم فتح حسینی دارد

 

از هاله ی رویش رخ مهتاب خجل      

عشق است ولی نام خمینی دارد

شهید قنبر زارع

 

آنکس که زنده گشت از او دین مصطفی

فرزند پاک حیدر و زهرای اطهر است

دانید کیست دیده او آروزی من؟

روح خدا خمینی اسلام گستر است

 

 

 

□ اولین شعر شما در موضوع شهادت مربوط به چه زمانی است؟

 

من هم مثل همه ی مردم با آغاز قیام امام خمینی(س) با تلقی تازه ی شهادت آشنا شدم و بعدها با توجه به فضای موجود، شعرهایی در زبان تمثیل و استعاره به مطبوعات می دادم که  گاهی بخشهایی از آنها سانسور می شد و گاهی هم به چاپ می رسید.

 

□ اگر ممکن است نمونه هایی از شعرهای آن سالها را بیان بفرمایید.

 

در موضوع شهادت حضرت آیت الله سید مصطفی خمینی(ره) که جامعه ی آن روز را متأثر کرد یک مثنوی یادگار آن سالها دارم که ابیاتی از آن چنین است:

 

خسته ام من خسته از آزار شب       

آسمان تا آسمان دیوار شب

 

مانده در چنگال شب خورشیدمان    

تیرگی بگرفته بُعد دیدمان...

 

در فضای سربی این فصل سخت     

خشک شد اندیشۀ سبز درخت

 

آفتاب مهربان افسرده است    

وای! همزاد بزرگش مرده است...

 

چشمه های سرخ گل بی جوش ماند                  

شهر در سوگ سحر خاموش ماند...

 

تپه از خون شقایقهای تر        

همچو جنگلهای آتش شعله ور

 

با قیام نور، سردار پگاه  

بگذرد از روزگاران سیاه

 

در طلیعه ی انقلاب نیز اشعاری با موضوع شهادت سروده شد از جمله این غزل:

 

به سنگفرش افق خون اختران جاری است

سپیده سر زده ای خفته وقت بیداری است

گلوی تشنه ی گل پاره کرده خنجر باد

ببار ابر بهاران که فصل بی  باری است

به هفتخوان خطر مانده در اسارت شب

دلاوری که به دوشش درفش هشیاری است

ز سایه های گریزان خویش می ترسد

مترسکی که در اندیشه  سیه کاری است

صدای شیهه ی رخشی دگر نمی آید

کجاست رستم دستان که زخمها کاری است

 

البته بخش اعظم شعرهای من با موضوع شهادت، مربوط به دوران دفاع مقدس است که در مطبوعات ساهای مختلف، جُنگها و کتابهای چاپ شده ام مثل قیام نور، خون نامه ی خاک، آتش نی، سمند صاعقه و قانون عشق آمده است.

 

■ منبع:

مجموعه مقالات کنگره بررسی تأثیر امام خمینی و انقلاب اسلامی بر ادبیات معاصر (ادبیات انقلاب، انقلاب ادبیات)، ج 1، ص 263.

ارسال نظر