به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی استان فارس، در ادامه سمینار «هنر اسلامی خوانش ها و چالش ها»، نشستی با موضوع «احیای هنرهای سنتی موانع و محدودیت ها» توسط حجه الاسلام و المسلمین دکتر فریدالدین فریدعصر برگزار شد.
وی در این نشست که با حضور صاحبان اندیشه و هنر در سالن سرو حوزه هنری فارس برگزار شد، عنوان کرد: در برخورد با هنرهای سنتی ۳ رویکرد مشهود است، نخست رویکرد دانشگاهی که به کلی از هنرهای سنتی منقطع است و کاری ندارد، زیرا دانشگاه ها نمی توانند با هر سنتی ارتباط برقرار کنند حتی اگر این هنر در موزه ها و نگارخانه ها قرار داشته باشد.
فریدعصر در عین حال گفت: در مقابل این نگرش، گروهی دیگر هنر سنتی را میراثی ارزشمند می دانند که باید در موزه ها نگهداری شود، مجموعه دارها در حراجی ها آن را عرضه کنند و کپی های خوبی از آن تهیه شود به عبارت دیگر نگاه آنان به هنر سنتی هنر تزئینی است.
این استاد مدرسه اسلامی هنر قم در ادامه گفت: نگره سوم به دنبال احیای هنرهای سنتی است و این امر را از طریق وارد کردن این هنر در زندگی پی گیری می کند و معتقد است باید هنرهای سنتی به سبک زندگی مردم وارد شود.
وی گفت: فارغ از این ۳ منظر و با توجه به اینکه قایل به رویکرد سوم هستیم به سراغ هنر سنتی می آییم اما باید قبل از هرچیز بدانیم درباره چه سخن می گوییم چراکه وقتی از هنر سنتی حرف می زنیم با دو بخش هنر و سنت روبه رو هستیم که هر یک نیاز به تعریف دارند.
قائم مقام مدرسه اسلامی هنر افزود: امروز ما به سراغ هنر سنتی می آییم و آن را به عنوان یک اثر هنری می بینیم حال آنکه در گذشته این امر، فن و حرفه و پیشه ای مانند نجاری و... بوده که در بازار آموزش داده می شد و از آن ارتزاق می کرده اند، لذا ما با دو انسان متفاوت روبه رو هستیم، نخست انسانی که امروز به عنوان هنرمند می شناسیم و دیگر هنرمندی که در گذشته به عنوان پیشه و شغل با این فعالیت رو به رو بوده است.
وی با این وجود یادآوری کرد: در گذشته وقتی درباره این فنون صحبت می شد، ویژگی هایی برای آن بر می شمردند نخست اینکه معتقد بودند این فنون دارای قواعدی هستند که با تکیه بر تجربه های گذشته و گام به گام به دست آمده و هنرمند کسی است که صبر داشته باشد و بپذیرد که تجربه هایی وجود داشته، دوم اینکه این فنون تحلیل پذیر هستند و سوم اینکه صلاحیت می پذیرند.
دکتر فریدعصر تصریح کرد: در باب مفهوم سنت هیچ کس به اندازه سنت گراها صحبت نکرده است اما باید دقت کرد که در دنیای متجدد تفکر مدرن مغالطه ای بزرگ را جا انداخت که بر طبق آن مفهوم سنت و کهنگی یکی انگشته شد و اندیشه مدرن را به عنوان نو در برابر کهنه قرار داد.
وی گفت: سنت کهنه نیست، بلکه کهن است و ریشه در اندیشه هایی دیرین و کهن دارد؛ سنت امری جاری در زندگی روزمره ماست و ما در هوای سنت تنفس می کنیم، حتی اگر این تنفس آگاهانه نباشد و گاه با علایم آن روبه رو شویم.